به کدامین ارزشی آیا؟ به کدامین جوشش جمعی امیدی هست؟ ... خسته از بود و نبود قطره ای لبخند دورمانده از شکوه فعل می خواهم
هم کلاسی! تا به کی بیرنگ؟ تا به کی بی ضرب و بی آهنگ؟
هم کلاسی! خانه ات آباد گاه باید بر زمین بارید بی سبب چون شیشه ای بر سنگ . . . فردا بر زمین گل های رنگارنگ می روید هر یکی چون خوشه ای الماس، چون گلی خوشرنگ
سلام دوست مهربون شبتون بخیر ممنونم که بعد از مدتها خبری از خودت بمن دادی از حضورتون بی نهایت مسرورم مهم این است که دوستان جانی از دلها هرگز نمی پرند مقدمت گلباران
يك متن كوتاه وچقدر معني !! خداييش چقدر اين چند سطر اگر به آن فكر كنيم براي رهايي ما از قيد ناراحتي ها مفيد است ! جالب اين است كه همه ما ميدانيم و راه حل را بلديم ولي چرا اين فراموشي بزرگسالي گريبانمان را ميگيرد و ول نميكند ؟؟؟ مرسي كه اودمي وبلاگم شما دوباره وبلاگت را راه انداختي ما هم دوباره لينكت ميكنيم
دلت که آینه باشد هیچ اندوهی بر آن نمی نشیند...هر چه بزرگ تر می شوی این شفاف حقیقت نما کدر تر می شود...فقط کافیست سالی یک بار غبار روبی اش کنیم...آن وقت دوباره کودکی را تجربه خواهیم کرد...
اندوهگینم باران و پر مشغله و بی وقت برایم دعا کن شاد باشی
چون دنیای کودکان سراسر پاکی است فقط یه رنگ داره اونم سفیده اگر هم کسی سیاهش کنه زود با پاک کنشون پاکش میکنن اما نمیدونم هر چی بزرگتر میشیم پاک کنمون کوچیک میشه از بس ازش استفاده کردیم یا....................
كاش اين رمزي كه بايد وارد كنيم رو برميداشتي پدر آدم رو درمياره !! هي باران جان من دوباره به روزم عزيز دوباره نگذاري اين وبلاگ بي كس بمونه ها زود آپش كن
۸ نظر:
این شاخه خشکیده مریم گواه توست
گر سرنهم بر آستن خالقم
گر ناامید به باغ و گلستان قدم نهم
این سینه گرم و آتشین پناه توست
وین شاخه خشکیده مریم گواه توست
به کدامین ارزشی آیا؟
به کدامین جوشش جمعی امیدی هست؟
...
خسته از بود و نبود قطره ای لبخند
دورمانده از شکوه فعل می خواهم
هم کلاسی!
تا به کی بیرنگ؟
تا به کی بی ضرب و بی آهنگ؟
هم کلاسی!
خانه ات آباد
گاه باید بر زمین بارید
بی سبب چون شیشه ای بر سنگ
.
.
.
فردا بر زمین گل های رنگارنگ می روید
هر یکی چون خوشه ای الماس،
چون گلی خوشرنگ
سلام دوست مهربون
شبتون بخیر
ممنونم که بعد از مدتها خبری از خودت بمن دادی از حضورتون بی نهایت مسرورم
مهم این است که دوستان جانی از دلها هرگز نمی پرند مقدمت گلباران
نمی دونم... فکر کنم چون دیدی از مشکلشون ندارن اگه داشتن تحملش سخت بود.
**** نه نمی دونم چرا.... منو نکش دوس جون D:
يك متن كوتاه وچقدر معني !!
خداييش چقدر اين چند سطر اگر به آن فكر كنيم براي رهايي ما از قيد ناراحتي ها مفيد است ! جالب اين است كه همه ما ميدانيم و راه حل را بلديم ولي چرا اين فراموشي بزرگسالي گريبانمان را ميگيرد و ول نميكند ؟؟؟
مرسي كه اودمي وبلاگم شما دوباره وبلاگت را راه انداختي ما هم دوباره لينكت ميكنيم
دلت که آینه باشد هیچ اندوهی بر آن نمی نشیند...هر چه بزرگ تر می شوی این شفاف حقیقت نما کدر تر می شود...فقط کافیست سالی یک بار غبار روبی اش کنیم...آن وقت دوباره کودکی را تجربه خواهیم کرد...
اندوهگینم باران و پر مشغله و بی وقت
برایم دعا کن
شاد باشی
چون دنیای کودکان سراسر پاکی است فقط یه رنگ داره اونم سفیده اگر هم کسی سیاهش کنه زود با پاک کنشون پاکش میکنن
اما نمیدونم هر چی بزرگتر میشیم پاک کنمون کوچیک میشه از بس ازش استفاده کردیم یا....................
كاش اين رمزي كه بايد وارد كنيم رو برميداشتي پدر آدم رو درمياره !!
هي باران جان من دوباره به روزم عزيز دوباره نگذاري اين وبلاگ بي كس بمونه ها زود آپش كن
ارسال یک نظر