۱۳۸۸ مهر ۳, جمعه

دم مردانه


دیدی آخر دَم مردانه بجز لاف نبود ...



این روزها،
هر آن هنگام که می شنومش،
می بینم برای پشیمانی ات دیر است.
خیلی دیر و دور و بعید ...



۴ نظر:

همايون گفت...

چه بايد گفت....؟

امير گفت...

سلام
اما به نظر من توي اين دنيا هيچ چيزي ارزش نبخشيدن !!! رو نداره حتي...
...

ستایش گفت...

سلام مهربان
ممنون از دعوتت
حرفی برای گفتن ندارم وقتی صحبت از لاف زدن و شاید هم نامردی به میان است
من هرگز مردی را باور نمیکنم نه خودش را و نه حرفهایش را . چون بازیگران خوبی هستند ..................واگر صد سال هم طول بکشه نقششان را بی کم و بیش به خوبی ایفا میمکنن

یلدا گفت...

گاهی دیگر خیلی دیر است/.... آنقدر دیر که هیچ راه بازگشتی نیست.... می فهمم ... و حس می کنم....