۱۳۸۹ اسفند ۲۸, شنبه

نو، روز ...




تویی و بهار و بهشت است
خانه ات را بتکان ...
قلب و روح و سر و گوش و دیده ات را!!
نه هر سال،
که هر روز باید با تو، از نو آغاز شود ...





۸ نظر:

ناشناس گفت...

بیا که بی تو بهار نمی اید

دلم با دوری از تو کنار نمی اید

بنفشه در جعبه چوبی گردنش کج ماند

دهان بسته غنجه بگفتار نمی اید
....................
وقتی دلم در زندان است بیا خانه ام را
تو بتکان
انقدر عزیزم هستی که حرف دلم را بتو بگویم با اینهمه سال خوبی برایت ارزو
می کنم
.....................
خرسند

سپیدار گفت...

منم و بهار و بهشت

منم و انتظار و خانه ای پاک

روزها هر روز نوتر می شوند با قلبی پاک تر و دیده ای بیناتر از روز قبل اما

راستی آیا انتظار هم گاهی پایان را رویا می بیند؟

مهنوش گفت...

باران سلام
نوروزت پیروز
سال نو بر تو مبارک

ناشناس گفت...

بهاران خجسته باد
..................
خرسند

زهرا ماه باران گفت...

سلام باران
سال نو را برایت پر از باران و بهار می خواهم...سال نو مبارک
یک وقت از من نرنجیده باشی،آمدم که بگویم فراموش نکرده ام،نه باران را و نه چکامه های عریا ن را.ببخش که دیر آمدم...به اندازه همه شکوفه های بهاری عیدت مبارک.

ستایش گفت...

سلام بر تو . هرگاه باران میبارد بی اختیار تو را به یاد می آورم . متنفرم از آنکه راه رسیدن به کلبه ات را برایم دشوار کرده است . (فیلتر ) سر زدن به تو عادت هر روز من بود .گاهی می آمدم بی آنکه ردی از خود بر جای بگذارم.چه بیایم , چه نیایم تا همیشه دوستت دارم و در خاطرم خواهی ماند .

سپیدار گفت...

سال نو مبارک. دهه نو مبارک.

تویی باران. تویی بهار و تویی همه تازگی ها که چه سال باشه و چه رفتار و چه ایده ای نو.

سلام تازگی.

مهنوش گفت...

سلام باران
به دیدنم بیا