خوشکل نوشتی سلام بارانم:شرمنده باریدنهای مهربانی بی دریغتم .
اگر ماه بودی و زندانیِ یک پیالۀ آب چه؟آن وقت تکلیفِ تو با آب زلال چه می شود؟...سلام بارانم...روزگارم سخت می گذرد!
البته اين روزها كلاس داره اگه زلال نباشي و دل و زبونت يكي نباشن...فقط براي تعدادي انگشت شمار ميتوانم زلال باشم...چون غريبهها ي جوري نگاه ميكنن كه حس ميكني از جنس ديگهاي هستي...هر چي بزرگتر ميشويم زلال بودن محدود تر ميشود...
اخ که تو چقدر زلالی...........خرسند
براي داشتن ماه و ستاره، خورشيد و آسمان بايد زلال باشي و زلال بودن هم در اين زمانه بهايي دارد. بهايش گاه بسيار و گاه كم است. زلال ها را دوست دارم نه به اين دليل كه براي مورد حمله قرار گرفتن Open هستند و نه به دليل ديگري. فقط چون زلال هستند.
کاش اونجوری که شایسته بود تو رو میشناختم بانوداشتن و شناختن تو ، خودِ خودِ خوشبختیه
خيلي زيبا گفتي
ازمن دلخور شدی؟.................خرسند
ببیینم رفیق این رو از کجا نوشتی خیلی قشنگ بود ! جدی میگم ها !! ممنون که مرتب بهم سر میزنی من به روزم
اگر پیاله نه جام باشم...مهم آن است که کجا باشمزلال آبی، در کنج بی نور اتاقی چه دل خوش کند به رویت روی ماه...مرا کنار پنجره ای بگذار تا آسمان شب هایم نقره فام شودباران سلاموقتی می خوانمت به نوشتن مشتاق می شوم
نميدونم چرا يك دفعه ياد اين ترانه افتادمشبي كه آواي ني تو شنيدم ...
ان کس که خانه ای پوشالی داردبه پرواز می اندیش........................بلند پرواز من. ترک ما کرده ای ...............خرسند
نوشته هاي تو هميشه زيباست
ارسال یک نظر
۱۳ نظر:
خوشکل نوشتی
سلام بارانم:
شرمنده باریدنهای مهربانی بی دریغتم .
اگر ماه بودی و زندانیِ یک پیالۀ آب چه؟
آن وقت تکلیفِ تو با آب زلال چه می شود؟
.
.
.
سلام بارانم...روزگارم سخت می گذرد!
البته اين روزها كلاس داره اگه زلال نباشي و دل و زبونت يكي نباشن...فقط براي تعدادي انگشت شمار ميتوانم زلال باشم...چون غريبهها ي جوري نگاه ميكنن كه حس ميكني از جنس ديگهاي هستي...هر چي بزرگتر ميشويم زلال بودن محدود تر ميشود...
اخ که تو چقدر زلالی
...........
خرسند
براي داشتن ماه و ستاره، خورشيد و آسمان بايد زلال باشي و زلال بودن هم در اين زمانه بهايي دارد. بهايش گاه بسيار و گاه كم است.
زلال ها را دوست دارم نه به اين دليل كه براي مورد حمله قرار گرفتن Open هستند و نه به دليل ديگري.
فقط چون زلال هستند.
کاش اونجوری که شایسته بود تو رو میشناختم بانو
داشتن و شناختن تو ، خودِ خودِ خوشبختیه
خيلي زيبا گفتي
ازمن دلخور شدی؟
.................
خرسند
ببیینم رفیق این رو از کجا نوشتی خیلی قشنگ بود ! جدی میگم ها !!
ممنون که مرتب بهم سر میزنی من به روزم
اگر پیاله نه جام باشم...مهم آن است که کجا باشم
زلال آبی، در کنج بی نور اتاقی چه دل خوش کند به رویت روی ماه...مرا کنار پنجره ای بگذار تا آسمان شب هایم نقره فام شود
باران سلام
وقتی می خوانمت به نوشتن مشتاق می شوم
نميدونم چرا يك دفعه ياد اين ترانه افتادم
شبي كه آواي ني تو شنيدم ...
ان کس که خانه ای پوشالی دارد
به پرواز می اندیش.
.......................
بلند پرواز من. ترک ما کرده ای
...............
خرسند
نوشته هاي تو هميشه زيباست
ارسال یک نظر