۱۳۹۰ تیر ۱۹, یکشنبه

پناه



به دل پناه ببر! آخرین پناهت اوست
تو را چنان که تمنای توست، دارد دوست


۱۴ نظر:

ستایش گفت...

سلام مهربان ؛ دلتنگ تو و کاشانه ات بودم . دلم برای دل نوشته هایت تنگ شده بود .همان دلی که به گفته ی تو آخرین پناهم است به من نهیب زد که سراغی از تو بگیرم . دلت شاد و لحظه هایت قرین آرامش باد

سپیدار گفت...

فقط خدا کنه دل رو توی همه تلاش ها و روزمرگی هامون گم نکرده باشیم.

امیر گفت...

اما امن از این دل وا مانده من...

ناشناس گفت...

dalat va ahsas at ra miboosm
...........................
khorsand

امیر گفت...

تصمیمت کاملا محترمه ولی اگه دوست داشتین دلیلش رو "اگه خصوصی و خیلی خاص نیست" بهم بگین در ضمن اگه جای دیگه ای شروع به نوشتن کردین خوشحالم میکنی اگه بهم خبر بدی...به هر حال همین قدر بگم از نوشته هات استفاده کردم و بهره بردم ...شاد و سربلند باشی دوست عزیزم....

سپیدار گفت...

سلام !

وقتی خبردار شدم که دیگه نمی نویسی واقعاً شوکه شدم.

به نظرم تو با این همه گفتنی و با این هنر گفتن هنوز باید می نوشتی.

نمی خوام دلیلش رو بپرسم چون می دونم این روزها هزار و یک دلیل برای ننوشتن وجود داره و هر چقدر که خوبتر بنویسی دلیل ها برای ننوشتن بیشتر می شه اما اگه تصمیمت رو عوض کردی حتماً خبرم کن.


آدرسم رو که داری. حتماً حتماً خبرم کن اگه تصمیم به نوشتن گرفتی. نه واسه خودت، واسه خاطر دوستی مون.

هر جا که هستی شاد و سلامت و سربلند باشی.

مهنوش گفت...

چقدر از نبودنت و نخواندنت اندوهگین خواهم شد.هر گاه آمدی به خانه ام بیا و برایم رد پایی بگذار تا دلخوش باشم...عمرت پر ثمر...بدرود

ناشناس گفت...

اگه میشه برگرد بدجوری احساس تنهائی
میکنم
.......................
خرسند

مهنوش گفت...

چه چیز بهتر از مصاحبت با تو گرامی...چشم به راهتم

امیر گفت...

سلام باران عزیز
اگه محرم دونستی ادرس فیس بوک رو برام بذار ..از معدود دوستانی هستی که مصاحبتت حض بردم اگه حض رو دست نوشته باشم!!!

زهرا ماه باران گفت...

سلام باران
من هم از اینکه نمی نویسی غصه ام گرفت

همیشه موفق باشی
یا حق...

ناشناس گفت...

پناه می برم از دست تو به تو
بی پناهم مگذار
..................
خرسند

ستایش گفت...

سلام مهربان : امیدوار بود هنوز وبلاگت باز باشه . با تردید و نگرانی اومدم . من هم دیگر شوقی برای نوشتن ندارم .شاید موقتی ؛ شاید هم برای همیشه . اما دلم نمیخواهد عزیزی چون تو را از دست بدهم من فقط یک ایمیل آدرس از تو دارم .خوشحال میشم اگر راههای تماست را بهم اطلاع بدی . هرگز از یادت غافل نمی مانم .

با تو مهتاب گفت...

چه خوب که برگشتی نازنین..

خوشا به حال درختان که عاشق نورند و دست منبسظ نور روی شانه انهاست
سلام مهربان...